معماری
خانه / کتابخانه / تحلیل او تبصره / اخراج یکباره گی افغانها از پاکستان و راز های پشت پرده آن!

اخراج یکباره گی افغانها از پاکستان و راز های پشت پرده آن!

آن گونه که دیده می شود مقامات ارشد نظامی “اسلام آباد” به حکومت مؤقت ظاهراً حاکم در آنجا دستور داداه تا در قبال افغانهای مظلوم و پناهده در آن کشور از هیچ گونه ترحمی کار نگیرند و حتی به گزارش رسانه ها، این سلسله اخراج یکباره گی تا حد پناهنده گان فاقد اسناد محدود نخواهد ماند و به زودی افغانهای دارای اسناد قانونی اقامت در آن کشور نیز شامل دایره عتاب حکومت اسلام آباد خواهد گردید. چنانچه همین اکنون هم آنعده از افغانهای بیچاره که اسناد قانونی اقامت در آن کشور را در اختیار دارند، از آزار و اذیت پولیس آن کشور بی بهره نیستند.
با توجه به مشکلات داخلی افغانستان، فقر و بیکاری روز افزون از یک سو و آمدن فصل سرما از سوی دیگر به گونه طبیعی برای عده ی زیادی از این پناهنده گان که سالهای متمادی را دور از خانه و کاشانه شان و در محیط هجرت سپری کرده و حتی برخی همانجا زاده شده و همانجا بزرگ شده اند که اندک ترین واقفیت از سرزمین آبایی خود ندارند، به یکباره گی و آن هم در فصل سرما مشکل خواهد بود تا پس از این برگشت اجباری، خود را با آب و خاک آبایی و اجدادی خویش همخوان ساخته و زنده گی را در این جا از سر گیرند، اما چاره چیست و به قولی شاعری ” چار باید زیست و نا چار باید زیست!”
به گزارش رسانه ها شمار بازگشت کننده گان اجباری از خاک پاکستان که تا بحال جبراً از دو گذرگاه مرزی در امتداد خط دیورند (تورخم و چمن) به کشور برگشت داده شده اند به یک اعشاریه هفت میلیون تن می رسد و این سلسله همچنان ادامه دارد.
آنچه در این میان جالب است استدلال مقامات اسلام آباد در مورد این پروسه اخراج افغانها از آن کشور است، چنانچه آقای “کاکر” نخست وزیر مؤقت آن کشور می گوید که چون حکومت کنونی افغانستان از مخالفین مسلح حکومت پاکستان حمایت می کند، به این دلیل اسلام آباد هم نمی تواند دیگر از این افغانهای پناهنده در خاک خود پذیرایی کند.
اما آنچه در عقب این گیر و دار و این روش خشن مقامات نظامی و ملکی اسلام آباد علیه مقامات و مهاجرین افغان نهفته است از نظر تحلیلگران و مقامات مسؤول هر دو کشور چیزهای دیگری را در بطن دارد که شاید بحث روی همه از گنجایش این سطور بیرون باشد، اما بدون هرگونه شک و شبهه تنها افزایش واقعات ناامنی در خاک پاکستان، موضوعی نیست که آقای “کاکر” و ارتش آن کشور را به این حد بر آشفته سازد.
طوری که معلوم است قبل از سقوط حکومت “اشرف غنی” این گونه پنداشته می شد که اگر تحریک طالبان در افغانستان به قدرت برسد، بیش از همه کشور ها با اسلام آباد روابط صمیمانه و دوستانه خواهد داشت ولی وقتی این فرصت در عمل میسر شد، می بینیم که برخلاف تصور و تحلیل همه چنان نیست و اکنون بیش از همه دور ها رابط کابل و اسلام آباد تیره و خراب است.
هرچند دلایل این تیره گی روابط از دید تحلیل گران و مقامات هر دو کشور متفاوت و گونه گون است اما آنچه در این مورد یک تن از مقامات کنونی وزارت اطلاعات و فرهنگ کشور که تا چند ماه قبل سمت ریاست نظارت و ارزیابی نشرات در آن وزارت را بدوش داشت، ضمن صحبت با یک شبکه تلویزیونی محلی ابراز داشت و گفت: “اسلام آباد با احداث کار کانال خوش تیپه در شمال افغانستان توسط حکومت کنونی مخالف بود و چندین بار در ملاقات های خصوصی از مقامات کنونی افغانستان خواسته بود تا کار احداث این کانال را آغاز نکند”، برای بسیاری از ناظران امور و سیاسیون کشور، تعجب آمیز و حیرت آور می نماید.
حال این که این خواست “اسلام آباد” مبنی بر عدم احداث کانال “خوش تیپه” در شمال افغانستان از کجا سرچشمه می گیرد و احداث این کانال دور از سرحد مشترک با اسلام آباد، چه ربطی به آن کشور دارد، موضوعی است که به تحلیل عمیق و بحث بیشتر نیاز دارد، اما تا آنجا که از ظواهر امر می نماید و آنچه در عقب این خواسته اسلام آباد پنهان است ترقی و انکشاف همه جانبه افغانستان و گام نهادن بسوی رفاه و ترقی این کشور از یک سو و بی نیازی مردم و مملکت ما از همسایگان شرور به طور اخص از خود “پاکستان” از سوی دیگر است که با احداث این کانال افغانستان تا حد زیادی از “دست نگر”.بودن همسایگان نجات خواهد یافت.
اما در این میان با توجه به روابط گرم و قرار داد های متعدد بازرگانی و به خصوص در عرصه انرژی بین ” اسلام آباد” و “تاشکند” می توان قیاس کرد که شاید هم این مخالفت مربوط به نیابت “اسلام آباد” از “تاشکند” باشد و آنچه را که ازبکستان مستقیم نمی تواند از افغانستان مطالبه کند یا بدست آورد، آن را از طریق ” اسلام آباد” مطالبه می کند.
این که در عقب این همه جنجال آفرینی اسلام آباد و آوردن فشار بر حکومت کنونی کابل، چه اهدافی نهفته است و یا این که اسلام آباد به نیابت از کدامین کشور ها در منطقه قصد وارد کردن فشار بر کابل را دارد، بحثی است جدا، اما آن گونه که در دم حاضر می نماید، افغانستان همیشه در این تنگنای کنونی و تحت فشار همسایگان شرور باقی نخواهد ماند و به مصداق ضرب المثل معروف افغانی: “زمستان می گذرد اما روسیاهی به زغال می ماند.” پایان
ـــــــــــــــــــــــ
برای اخبار و تبصره های بیشتر به کانال خبری تلگرام، ویب سایت و صفحه فیسبوک ما بپیوندید

Telegram:
https://t.me/+Vy9GsPl90MY3NjVl
Web:

صفحهء اصلی


FB page:
https://www.facebook.com/Gaheez-News-گهیځ-نیوز-۱۰۵۷۷۲۲۹۹۲۸۴۹۰۳/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

قالب وردپرس